تصمیمگیری مهمترین کار هر مدیر اجرایی است. تصمیمات بد گاهی میتواند به کسب و کار و شغل شما لطمات جبران ناپذیری بزند. اما این تصمیمات بد از کجا میآیند؟ در بسیاری از موارد منشا تصمیمات بد را میتوان شیوه تصمیمگیری دانست. اما در برخی مواقع اشکال از فرآیند تصمیمگیری نیست، بلکه مشکل در ذهن تصمیم گیرنده است. ناخودآگاه انسان می تواند در تصمیمات خرابکاری ایجاد کند. ذهن ما از روشهای ناخودآگاه برای مقابله با پیچیدگی موجود در اغلب تصمیمات استفاده میکند و این کار منجر به سادهسازی تصمیمگیری میشود. این روشها که به روشهای اکتشافی معروف شدهاند اغلب به خوبی به ما کمک میکنند تا تصمیمات را سادهتر اتخاذ کنیم و در نیمهراه باقی نمانیم. مثلا در روزهایی که غبارآلودهتر از روزهای عادی هستند، چشمان ما باعث میشوند مغزمان خیال کند اشیا دورتر از جای واقعی شان هستند. از آن جایی که این ساده سازی در موارد این چنینی، خطرات معدودی برای ما دارد میتوانیم با خیال راحت آنها را نادیده بگیریم. اما همین اعوجاجات برای خلبانان خطوط هوایی ممکن است فاجعه آمیز باشند. به این دلیل است که خلبانان را آموزش میدهند تا برای سنجش فاصله علاوه بر دید خود از ملاکهای عینی و دستگاههای پیش رفته نیز استفاده کنند.
آنچه دامها را بسیار خطرناک میکند، نامشهود بودن آنهاست. هیچ کس نمیتواند ذهن خود را از این خطاهای تصمیمگیری جدا کند اما میتوان از الگوی خلبانان تبعیت کرد و ضمن شناخت این دامها آن ها را مدیریت کرد. ما علاوه بر مرور علل و مظاهر این دامها شیوههای مشخصی ارائه میدهیم که مدیران میتوانند از آنها برای دور ماندن از این دامها استفاده کنند. این نکته را به یاد داشته باشیم بهترین دفاع همیشگی آگاهی است.
تصمیمات بد در بسیاری از مواقع به شیوه تصمیمگیری مربوط میشوند. گزینهها به روشنی تعریف نشده اما گاها این تصمیمگیری اشتباه مربوط به فرآیند تصمیمگیری نیست؛ بلکه برعکس به ناخودآگاه و مغز تصمیم گیرنده مرتبط است. کارکرد مغز انسان میتواند در انتخابهایی که به عمل میآوریم خراب کاری کند. در این مقاله چندین دام روانشناختی را که میتواند بر شیوه تصمیمگیری در کسب و کار ما تاثیر بگذارند معرفی میکنیم:
خطای لنگراندازی (دام تکیه گاهی): هنگامی که مغز میخواهد تصمیمی بگیرد، وزن بسیار زیادی برای اولین اطلاعات دریافتی قائل میشود. برداشتها و برآوردها یا دادههای اولیه تکیه گاهی برای افکار و داوریهای بعدی به وجود میآورند. تکیهگاهها به طرق مختلف ظاهر میشوند. گاهی ممکن است این تکیه گاهها اطلاعاتی باشد که از سوی یک همکار اعلام میشود یا آماری در روزنامه صبح باشد. از آن جایی که تکیهگاهها میتوانند شرایط پایهای برای تعیین مبنای تصمیمگیری را به وجود آورند، مذاکرهکنندگان خبره، اغلب از آن به عنوان شگرد چانه زنی استفاده میکنند.
برای مقابله با این دام چه می توان کرد؟
- همیشه به یک مشکل از جنبه های مختلف نگاه کنید. سعی کنید به جای چسبیدن به
اولین فکری که به ذهنتان خطور می کند از نقاط متفاوت شروع کنید.
- برای اجتناب از این که نظر دیگران مانند تکیه گاه برای شما عمل کند، پیش از
مشورت با دیگران خود درباره مشکل فکر کنید.
دام وضع موجود: همگی دوست داریم فکر کنیم تصمیماتی که میگیریم عقلانی و بی طرفانه است. اما واقعیت این است که ما همگی پیش داوریهایی داریم که بر انتخابهای ما تاثیر میگذارند. تصمیم گیرندگان گرایش قوی به سمت راه حلهایی نشان میدهند که وضعیت موجود را تداوم میبخشند.
آنها با وضع موجود راحتند و از انجام دادن اقدامی که آن را بر هم بزند، دوری میکنند. منبع دام وضع موجود عمیقا در روح و روان انسان و در میل انسان به حفاظت از خود خویش در مقابل آسیب ریشه دارد. آزمایشها نشان دادهاند که هر قدر انتخابهای بیشتری در اختیار شما قرار بگیرد کشش وضع موجود بیشتر خواهد شد.
- همیشه اهداف خود را به یاد داشته باشید و ببینید وضع موجود چه کمکی به پیشبرد آن ها می کند. ممکن است متوجه شوید که عناصری از وضعیت جاری همچون موانعی بر سر راه اهداف شما عمل می کند.
- هرگز وضع موجود را تنها گزینه خود به شمار نیارید. راه حل های دیگری را شناسایی و با ارزیابی دقیق کلیه جنبه های مثبت و منفی از آن ها به عنوان متعادل کننده استفاده کنید.
- از خود بپرسید که اگر در وضع موجود نبودید، از آن به عنوان راه حل استفاده می کردید یا نه.
- از اغراق کردن در میزان انرژی یا هزینه لازم برای تغییر دادن وضع موجود خودداری کنید.
برخی دیگر از دام های تصمیم گیری به شرح زیر می باشند:
دام هزینه سوخت شده
دام شواهد تائید کننده
دام شیوهی بیان مساله
دامهای برآورد و پیش بینی
دام اعتماد به نفس بیش از حد
دام خاطرات
دام محافظه کاری بیش از حد