برنامه ریزی استراتژیک فهرستی از فعالیتهای کوتاه مدت یا بلند مدت کسب و کار شما نیست، بلکه اساس کسب و کار شماست که جهتگیری کلی را نشان میدهد و مسیر رسیدن به اهداف است. برنامه ریزی استراتژیک با طرح تجاری تفاوت دارد. طرح تجاری بر یک محصول، خدمت یا برنامه خاص با اهداف کوتاه مدت تمرکز دارد، اما برنامه ریزی استراتژیک نگاه به تصویر بزرگ کسب و کار است. همچنین نیابد برنامه ریزی استراتژیک را با تفکر استراتژیک و برنامه تاکتیکی اشتباه بگیرید. از طرفی برنامه استراتژیک راهحل جادویی رفع مشکلات نیست و نباید از آن انتظارات غیرواقعی داشته باشید. اما برنامه ریزی استراتژیک چیست. در ادامه به این سوال پاسخ میدهیم.
برنامهریزی استراتژیک چیست؟
برنامهریزی استراتژیک یکی از روشهایی است که میتوان به کمک آن مسیر پیشرفت را به طی کرد و در دنیای پر از رقابت امروز موفق شد. در حال حاضرنر سازمانها و شرکتهای موفق و صاحب نام در دنیا برای پیشرفت برنامههای خود و هدایت شرکت به سمت موفقیت، از برنامه ریزی استراتژیک و فرایندهای مربوط به آن بهره میبرند. بدین صورت با انتخاب یک استراتژی مناسب و اجرای صحیح و به موقع آن، تعالی و پیشرفت را در شرکت به دنبال خود میآورند.
ویژگیهای برنامهریزی استراتژیک
در پس هر برنامهریزی راهبردی، چیزی که مهم است هدف مجموعه است که رویکرد موفقیت در نظر گرفته میشود و شرکت یا ارگان به آن پایبند است. برنامه ریزی استراتژیک در اصل یکی از راههای کنترل آینده است که مقصد سازمان را تعیین میکند. از ویژگیهای مهم برنامهریزی استراتژیک این است که به صورت فراکنشی شرکت به استقبال آینده میرود و در اصل اکثر راهحلها به صورت واکنشی نیست. بدین صورت حل مشکلات و یا وقایع احتمالی، از قبل در نظر گرفته میشود و راهحل آنها از پیش تعیین شده است. بدین صورت در هنگام مواجهه با مشکلات نظم شرکت و یا ارگان به هم نمیریزد.
یک برنامه راهبردی و مناسب، کاملا جز به جز برنامههای نیروی انسانی، مالی، عملکردی و ... را در خود دارد تا در همه زمینهها بتوان به آن اکتفا کرد.
خرید دوره مدیرعامل حرفه پلاس
اجزای مهم برنامهریزی راهبردی
یک برنامه جامع و اصولی دارای اجزایی است که باید همه آنها تحت نظر قرار بگیرند و به آنها پرداخته شود. در یک برنامهریزی راهبردی، اجزای مختلفی وجود دارد که ممکن است در مدلهای برنامه ریزی استراتژیک مختلف، متنوع باشند؛ اما در اکثر آنها چند مورد وجود دارد که مشابه همدیگر هستند.
اجزای مهمی در برنامهریزی راهبردی وجود دارند که باید به تک تک آنها پرداخته شود.
- مهمترین جز در یک برنامهریزی، نیروی کار یا افرادی است که در این برنامهریزی باید یک سمت برای آنها مشخص شود.
- همچنین سمتهایی که در برنامهریزی مورد توجه قرار میگیرند و کاری با آنها محول میشود.
- هدف مؤسسه نیز یکی دیگر از اجزای مهم است که باید به آن پرداخته شود. در اصل همه برنامهریزیها برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته میشوند.
- ابزار و مواد اولیه که ممکن است شامل آموزشها، دستگاهها، کلاسهای مختلف، نیروها و ... همگی جزو این گروه حساب میشوند و باید مقدار و کیفیت آنها نیز مشخص باشد.
- مسیرهای رسیدن به هدف: معمولاً در یک برنامهریزی استراتژیک چند مسیر وجود دارد که باعث میشود تا در صورت اختلال در یک مسیر، مسیر دیگری طی شود. این مسیرها نیز جزو اجزای مهم برنامهریزی هستند که کارفرمایان و مدیران برنامهریزی به آن توجه ویژهای دارند.
لزوم استفاده از استراتژی و برنامهریزی استراتژیک
هر شرکت یا ارگانی دارای اهدافی است و استراتژی و برنامهریزی دارد که میتواند آن را به هدف برساند. در اصل مزایایی برای استفاده از استراتژی و برنامهریزی استراتژیک وجود دارند که شامل موارد زیر هستند:
- برنامهریزی راهبردی یا استراتژیک برای شما یک هدف و رویا مشخص میکند و باعث میشود تا چشمانداز تان به آینده مشخص باشد.
- همچنین اعضای گروه میدانند که حول کدام محور و موضوع باید کار کنند و چه گامهایی را برای رسیدن به هدف باید بردارند.
- داشتن یک برنامه ریزی استراتژیک باعث میشود تا برنامه جز به جز نیز راحتتر صورت گیرد و نیازهای گروه برای رسیدن به هدف مشخص شود.
- با داشتن برنامهریزی نه تنها مؤسسه یا ارگان میتواند روی اهداف کوتاه مدت خود راحت تمرکز کند، بلکه چشمانداز و رسالت در درازمدت نیز برای خود دارد.
مشاهده دوره برنامه ریزی استراتژیک
انواع مدلهای برنامهریزی استراتژیک
برنامهریزیهای استراتژیک متنوع هستند و هر کدام نیز نسبت به مدل قبلی خود بهتر شده تا در آن از روش کاملتر و بهتری برای برنامهریزی استفاده شود. با توجه به اینکه چه مدل سازمانی دارید، میتوانید یکی از این مدلها را انتخاب کرده و در جهت پیشبرد اهداف خود از آن بهره ببرید.
مدل برنامهریزی استراتژیک دیوید
مدل برنامهریزی استراتژیک دیوید شامل سه مرحله تدوین، بررسی اهداف و مأموریتها و روش اجرایی و ارزیابی عملکرد است.
در مرحله اول از اهداف و مأموریتهای شرکت استفاده میشود و همین طور سبب میشود تا فرصتها و نقاط قوت آنها بررسی شده و در نهایت روش اجرایی برای رسیدن به هدف تدوین میشود.
در مرحله دوم اجرای استراتژیک منابع انسانی و مادی مورد بررسی قرار میگیرد و مسئولیت هر کدام از کارمندان و منابع انسانی نیز به آنها تخصیص داده میشود. بودجه بندی توسعه سیستمهای اطلاعاتی و ... هم در این بخش گنجانده میشود.
در ارزیابی استراتژی نیز عملکرد و اقدامات اصلاحی، بازبینی عوامل درونی و بیرونی که بر روی استراتژی متأثر هستند و میزان پیشبرد اهداف مورد بررسی قرار میگیرند.
مدل برنامهریزی استراتژیک گروه مشاورین بوستون BCG
مدل برنامهریزی BCG توسط بروس دی هندرسون و برای گروه مشاوره بوستون طراحی شد. این مدل، جزو کارآمدترین مدلهای برنامهریزی استراتژیک در حال حاضر محسوب میشود. این مدل بر اساس چرخه عمر محصول تدوین شده است و پارامترهایی مانند سهم نسبی بازار و مقادیر رشد بازار نیز در آن گنجانده شده است. در این استراتژی دو فاکتور رشد جذابیت صنعت و سهم نسبی در صنعت برای هر کدام از بخشهای محصول یا کسب و کار مشخص شده و منابع مالی و گردش نقدی را برای سودآوری بیشتر آن مشخص میکند.
اگر سازمان دارای بخشهای صنعت متفاوتی باشد، برای هر کدام نیز استراتژی جداگانه در نظر گرفته میشود و بدین صورت برای استراتژی سازمانهای چند فعالیتی مناسب است.
گروه برنامه ریزی استراتژیک جنرال الکتریک GE
همان طور که از نام این مدل پیداست، توسط شرکت جنرال الکتریک مطرح شده و با توجه به این روش متغیرهای مختلفی بررسی شده و متغیرهای وضعیت و موفقیت شرکت تحلیل میشود و در یک جدول مشخص میشود. بدین صورت متناسب با وضعیت، استراتژی مناسبی هم برای شرکت در نظر گرفته میشود. این مدل برنامهریزی دارای ۷ مرحله است که شامل موارد زیر هستند:
- عوامل کلیدی محیطی و درونی
- عوامل محیطی حال حاضر
- عوامل داخلی
- تعیین موقعیت در جدول
- عوامل محیطی و فرصتهای آینده
- توانمندیهای داخلی
- انتخاب استراتژی مناسب با توجه به فرصتها و توانمندیها
مدل برنامه ریزی استراتژیک پورتر
یکی دیگر از انواع مدلهای برنامهریزی، مدل برنامهریزی استراتژیک پورتر است که به همراه مدل الماس و مدل نیروی رقابتی پورتر سه مدل را در حوزه استراتژیک تشکیل میدهند. در این برنامه بر اساس محصولات متفاوت استراتژی متفاوتی در نظر گرفته میشود. رهبری در هزینه در آن مدنظر قرار میگیرد و تمرکز بر بخش مناسبی از بازار و همینطور چهارچوب نیروی رقابتی هم در این مدل برنامهریزی در نظر گرفته میشود.
مدل برنامهریزی استراتژیک ویلن و هانگر (SWOT)
یکی دیگر از مدلهای برنامهریزی استراتژیک توسط ویلن و هانگر در سال ۲۰۰۱ طراحی شده است. این فرایند مدیریتی شامل چهار مرحله تحلیل و بررسی محیطی، تدوین استراتژی سازمان، پیاده سازی اجرای استراتژی و ارزیابی و کنترل استراتژی است.
این افراد معتقدند که این چهار بخش با همدیگر در تعامل اند و در آینده شرکت اهمیت بالایی دارند.
فرآیند برنامهریزی استراتژیک
فرایند برنامهریزی استراتژیک به صورت ۸ مرحلهای است. البته ممکن است نظریهپردازان مختلف مراحل دیگری را نیز برای آن در نظر بگیرند؛ ولی این الگو نسبت به یک برنامه ریزی استراتژیک بسیار مناسبی است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم:
این فرایند توسط برایسون طراحی شده و شامل مراحل زیر است:
1.شروع فرایند برنامه ریزی استراتژیک و توافق درباره مراحل آن
2.مشخص کردن و شناسایی دستور سازمانی
3.روشهایی برای ایجاد رسالت و ارزشهای سازمانی
4.ارزیابی فرصتها و تهدیدها
5.ارزیابی نقاط قوت و ضعف
6.شناسایی مسائل استراتژیکی سازمان
7.تنظیم استراتژی برای مدیریت راهبردی
8.برقراری دیدگاه سازمانی کارساز و مناسب برای آینده
عوامل مهم در پیاده سازی موفق برنامهریزی راهبردی
برای اینکه برنامهریزی راهبردی با موفقیت اجرا شود، باید نکات مد نظر قرار بگیرد. قطعاً داشتن برنامهریزی و تفکر استراتژیک به تنهایی نمیتواند آنچه را که فرد نیاز دارد تا به موفقیت برسد، تأمین کند.
مهمترین عامل در این قضیه عمل پیاده سازی این برنامهریزی است. برنامهریزی باید به گونهای صورت گیرد که قابل اجرا باشد.
با توجه به داشتهها و نقاط قوت و ضعف سازمانی، برنامهریزی باید دقیق انجام گیرد و قابلیت اجرای آن بالا باشد. تمام نیروهای انسانی و متریالی که برای پیاده سازی برنامهریزی باید در اختیار باشد، باید قبل از هر چیز باید فراهم شود.
در یک برنامه ریزی استراتژیک مراحلی وجود دارد باید پس از انتهای هر مرحله میزان رضایتمندی و پیشرفت در برنامهریزی به دقت بررسی شود تمام آنچه که در مراحل قبل به عنوان نقاط ضعف و قوت شناخته میشد که مانع از پیشرفت و یا موفقیت برنامه شده است به درستی مورد توجه قرار گیرد.
تفاوت بین برنامهریزی استراتژیک و مدیریت استراتژیک
برخی افراد ممکن است مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی استراتژیک را با همدیگر یکی بدانند؛ اما بهتر است بدانید که فرایند برنامهریزی استراتژیک در اصل یک زیرمجموعه از مدیریت استراتژیک است. بدین صورت مدیریت، مفهوم گسترده و جامعی از برنامهریزی خواهد داشت.
در اصل یک مدیریت استراتژیک، مأموریت سازمان و هدف نهایی آن را در نظر میگیرد، استراتژیها را فرموله میکند و آنها را اجرا و در نهایت ارزیابی میکند. همین طور که میبینید، داشتن برنامه ریزی استراتژیک فقط یکی از این مراحل را در بر میگیرد. معمولاً همه افراد داشتن یک مدیریت استراتژیک را قبول دارند؛ اما ممکن است یک فرد برنامه ریزی استراتژیک را خیلی مدنظر قرار ندهد و ترجیح دهد برنامه خود ساخته و جدیدی را به کار گیرد.
داشتن برنامهریزی برای رشد کسب و کار و در بخشهای مختلف سازمان مانند، بازاریابی، طراحی سایت، سئو سایت، استراتژی فروش و ... همگی باید در برنامهریزی گنجانده شوند و از روشهای روز برای مدیریت بهتر استراتژی بهره برد.
در بلاگ حرفه پلاس بیشتر بخوانید: مدیریت برند چیست؟
نمونه برنامهریزی استراتژیک موفق
بدون شک اهمیت بالایی دارد که شما چه برنامهریزی و برای چه کسب و کاری مدنظرتان است. داشتن یک برنامه ریزی استراتژیک موفق، مدیون داشتن اطلاعات کافی در مورد یک سازمان است که شما بدانید چه میخواهید، هدفتان چیست، از چه ابزاری میخواهید استفاده کنید.
همه این موارد میتوانند برای تعیین استراتژی مهم باشند تا بتوانید برنامه ریزی استراتژیک و درستی را مورد استفاده قرار دهید.
در اصل نمونه برنامهریزی استراتژیک موفق برای هر کسب و کاری جداگانه است و افرادی که در این زمینه فعالیت میکنند میتوانند الگوها و نمونههای متعددی را به کارفرمایان و صاحبان مشاغل نشان دهند تا بتوانند از یکی مدل مناسب، الگوبرداری کنند.