سرفصل های نوشتار
حرف اول در این آموزش
پدیده های پیرامون ما، پدیده های مختلفی که در دنیا حاکم هستند، از یک رابطه علی علت و معلولی تبعیت می کنند و این پدیده ها تصادفی نیستند. دانشمندان، محققان و مدیران قادر به دستکاری علت ها و پیشبرد و تبیین معلول ها در یک مسیر دلخواه هستند.
1 . توصیف پدیده ها به منزله شکل گیری مفاهیم، طبقه بندی و دسته بندی پدیده ها
2. تبیین پدیده ها به این معنا که عوامل تعیین کننده پدیده ها و علت های وقوع یک پدیده باید علاوه بر هدف اول یعنی نام گذاری و طبقه بندی، باید به دست آورد و تببین کرد.
3. در راستای دو هدف قبلی، یعنی توصیف و تببین به دنبال این است که با توجه به قوانینی که به واسطه دو هدف اول علم در پدیده ها شکل گرفت و آنچه که ما معتقدیم بین متغییر ها روابط منظم و پیش بینی پذیری حاکم شده می توانیم با اندکی خطا و به یک اغماض در حد اطمینان پدیده ها را پیش بینی کنیم.
4. هدف غایی علم این است که بتوانیم با دست کاری علت ها، معلول را در مسیر دلخواه پیش ببریم، پدیده را کنترل کنیم و بتوانیم در تغییر و بهبود زندگی انسان ها و رفاه آن ها به واسطه هدف نهایی علم دست یابیم.
1 . جامعه
2. سازمان
3. فرد
جامعه جدا از سازمان و سازمان جدا از افراد نیستند. اما علوم مختلف در کانون تمرکز و تحلیل خود بر یکی از این حوزه ها عمدتاً تمرکز می کنند.
علم مدیریت به دنبال توصیف، نام گذاری، طبقه بندی و توصیف پدیده های مدیریتی در درون مرزهای سازمان، تبیین یک رابطه علی و کشف عوامل تعیین کننده پدیده های مدیریتی در درون سازمان و سرانجام به وجود آوردن و پیش بینی یک رابطه علی و در نهایت پیش برد معلول های سازمانی در مسیر دلخواهی که مد نظر مدیر است قرار خواهد گرفت. اهداف علم در یک رویکرد عام با تلفیق پدیده های سازمانی با چهار هدف علم مدیریت را مخابره می کند.
بخشی از مدیریت متعلق به جنبه های ذاتی افراد و ویژگی های فردی افرادی به نام مدیر درون سازمان هاست که به بخش هنر مدیریتی برمیگردد. مفاهیمی مثل قضاوت، شهود، الهام، باور، حس ششم، مفاهیمی از جنس رویاها و تخیلات جز دریچه ای بر می-گردد که بخشی از مدیریت را موروثی می داند و بخشی را در درون فیزیک افراد و بخشی را توصیف می کند که اکتسابی نیست و بخش دیگر درگیر وراثت و درگیر نبوغ افراد است.
واژه تروما سازمانی، که از تجارب رشته پزشکی به اقتباس گرفته شده است. در رشته پزشکی به معنی جراحت های شدید است که بر اثر آسیب یا تصادف یا صدمه های ناشی از عوامل فیزیکی یا شیمیایی به بافت های بدن وارد می شود. همچنین یک منظر روانشناختی را نیز نشان می دهد.
در دنیای مدیریت، یکی از استعاره های معروف هفت گانه مورگان استعاره سازمانی مورگان از موجود زنده است و اگر این استعاره را بپذیریم، سازمان هم مانند یک موجود زنده در طول حیات خود با بلایا و آسیب های مختلفی مواجه خواهد شد. حال می توان تروما سازمانی را به معنای آسیبی شدید در درون مرزهای سازمانی تعریف کنیم. زمانی که یک یا چند رکن از ارکان سازمانی سوء کارکرد داشته باشد، پیامد آن می تواند ضربات و شوک های ناگهانی به مرزهای سازمان باشد. زمانی که یک حادثه بر توانایی های سازمان اثر بگذارد و باعث شود بخشی از استعدادها، توان و عملکرد سازمانی از بین برود، ما درگیر مفهومی به نام تروما سازمانی هستیم.
بیشتر بخوانید: چرایی آموزش های سازمانی با رویکرد رهبری و یادگیری
شیوع اضطراب و روحیه یاس و ناامیدی در کارکنان یک سازمان تروما زده به چشم می خورد. افسردگی، ترسو بودن، عصبانیت کارکنان، بسته شدن مرزهای سازمان و محیط و تمرکز بر روابط درونی با شک و تردید به عامل های برونی، مهم ترین معلو ل هایی هستند که می توان آنها را نسبت داد به علتی که می تواند صدمات شدیدی باشد که در یک مقطع زمانی به سازمان وارد شده است.
1. رکن افراد
2. رکن ساختار
3. رکن فناوری
4. رکن اهداف و استراتژی سازمانی
5. رکن محیط
تروما بر اساس سوء کارکرد در یکی از این 5 رکن یا ترکیبی از این ارکان اتفاق می افتد.
در رکن افراد، از دست دادن عزیزان، ابتلا به بیماری های سخت برای خود و بستگان، مفاهیمی مانند طلاق، ورشکستگی، از دست دادن اعتبار، تنزل های شغلی و...
در رکن اهداف، روشن نبودن اهداف سازمان، شکست سازمان در رسیدن به اهداف، به روز نبودن برنامه ها، روشن نبودن انتظارات افراد بالا دستی و...
در رکن ساختار، افزایش بیش از حد تمرکز، افزایش بیش از حد شاخص بروکراسی، فضای کاری نامناسب، عدم شایسته سالاری، نبود عدالت و انصاف و...
در حوزه فناوری، فناوری سازمان به روز نشده باشد، استفاده نادرست از فناوری، اشتباهاتی در حوزه فناوری IT، فناوری های پر-هزینه و...
در حوزه محیط، انواع عوامل محیطی مخصوصا در شاخص های اقتصادی، نوسانات نرخ ارز، نوسانات نرخ شدید تورم، قوانین مختلفی که در حوزه گمرک و در حوزه های مالیاتی شکل می گیرد. رقبا یکی از مهم ترین عوامل در رکن محیط هستند که میتوانند تروما ایجاد کنند، عوامل پیش بینی نشده در حوزه اجتماعی، در حوزه طبیعی (سیل، زلزله، جنگ ها) و...
1 . کاهش تهعد سازمانی
2. کاهش انگیزه کارکنان
3. تضعیف عملکرد سازمانی
4. جو نامناسب سازمانی
5. کاهش خلاقیت و نوآوری
6. رکود و ورشکستگی و افول شاخص های مالی افول می یابد.
7. منابع مالی کاهش می یابد.
8. استرس و اضطراب بین مدیران وکارکنان سازمانی
9. کاهش پدیده هویت سازمانی
10. کاهش وفاداری سازمانی و...
بیشتر بخوانید: تروما سازمانی، مفاهیم ، علل و پیامدها
1. شفافیت سازمانی: شفافیت به معنای لغوی به معنای به راحتی دیده شدن است. سازمان شفاف سازمانی است که افراد درون و برون آن می توانند به شکل دادن نظرات، اقدامات و فرایندهای درون سازمانی به راحتی عمل کنند و اطلاعات مورد نیاز را به راحتی به دست بیاورد و در اختیار دیگران قرار بدهند.مشخصه های اصلی سازمان شفاف: مشارکت، اطلاعات واقعی، پاسخ گویی و کاهش پنهان کاری
2. سرمایه های اجتماعی: مفهومی فراتر از سرمایه های انسانی و فیزیکی و همان دارایی های سنتی است که از قبل می تواند بر روی عملکرد و بهره وری سازمان اثر بگذارد. شکلی نوین از سرمایه هایی است که سبب تسهیل دردسترسی به اطلاعات می شود و جزو منابع حیاتی در سازمان است که می تواند باعث استفاده از فرصت های محیطی در درون مرز های سازمان شود. مولفه های سرمایه اجتماعی: تمایل و توانایی افراد در تبعیت اهداف فردی به اهداف جمعی، اعتماد، مشارکت سیاسی عادی و نقادانه، پیوندهای اجتماعی غیر رسمی، بخشش و روحیه داوطلبی و..
3. هوشیاری سازمانی: نتیجه ی استفاده موثر از هوش سازمانی، تلفیق دانش و مهارت است. و این توانایی و دارایی است که می تواند به سازمان در رسیدن به اهداف کمک کند. باعث می شود که سازمان اطلاعات محیط اطراف را سریع تر و با دقت بیشتر آنالیز کند و این تجزیه و تحلیل سریع می تواند به طریق سودمند ذخیره و در مواقع مقتضی در اختیار تصمیم گیرنده ها قرار بگیرد. خصیصه های سازمان هوشیار: سرعت عمل بالا، انعطاف پذیری، قدرت خلاقیت، خود نظارتی، پاسخگویی، یادگیری و توسعه شناخت، آگاهی، اعتماد و گشاده و...
4. هوش سیاسی: جزو مفاهیمی است که از سیاست و نگاه سیاسی درون سازمان ها وجود دارد. سیاست در همه سازمان ها شایع است و رهبران در نقش های حساس حتماً سیاسی کاری می کنند. به کار گرفتن هوشمندانه مهارت هوش سیاسی در سازمان ها از طریق مدیران یکی از روش های مهم و اثرگذار در موفقیت یک سازمان است. مدیران تا چه اندازه می توانند با هوش سیاسی، موقعیت های سیاسی که سازمان در آن قرار می گیرد را مدیریت کنند، چقدر یک مدیر می تواند به تسخیر احساسات خود بپردازد و چگونگی صحبت کردن، رفتار کردن، نوع جلوه کردن، همگی بیانگر هوش سیاسی مدیر است. توانایی انتقال و ابلاغ برداشت های صادقانه، پرهیز از دورویی و فریب افراد نمادهایی از صداقت اشکار مدیران است.
حرف آخر در این آموزش
آن چه که بايد در مورد تروما بيشتر پرداخته شود، توجه مضاعف به اين موضوع است. زیرا توجه نکردن به آن باعث آسیب های جبران ناپذیری به سازمان ها خواهد شد.
بیشتر بخوانید: چگونه با تعارض سازنده عملکرد سازمان را بهبود بخشیم