سرفصل های نوشتار
حرف اول در آموزش
یکی از نقش های مدیران، رهبری است و بخشی از رهبری این است که شما به آدم ها کمک کنید که حال خوب داشته باشند برای اینکه بتوانند در سازمان انرژی بگذارند. بنابراین نقش شناخت و بکارگیری هورمون ها در مدیریت منابع انسانی مهم است.
1. محیط: رفتاری که اساساً از آدم سر میزند حاصل شرایط محیطی و المان های محیطی است که ما درآن قرار داریم. روانشناسی اجتماعی در این رویکرد که میگوید محیط تاثیر اصلی روی رفتارهایی که آدمها از خود نشان می دهند دارد که آدمها وقتی در یک محیط قرار می گیرند خودشان را همرنگ جماعت می کنند. اگر که آدم ها را در یک محیطی که همه تبعیت میکنند بگذارید آنها هم تبعیت میکنند اما اگر آدم ها را در محیطی که چهارچوب نداشته باشد بگذارید از خود رفتارهای خلاقانه نشان می دهند و اگر در محیطی بگذارید که همه آدم ها یک جور کارهای خاصی انجام میدهند آدم ها متمایل می شوند که آن کار خاص را انجام بدهند. یکی از رویکردهایی که میتوانیم برای توضیح رفتار آدم ها داشته باشیم این است که محیط اصلی ترین تاثیر را در رفتارهایی که فرد از خودش نشان می-دهد، دارد.
2. شخصیت: علیرغم اینکه محیط تأثیر مهمی در رفتارهایی که آدمها از خودشان نشان می دهند دارد، اما دو نفر در یک محیط یکسان رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند.
شخصیت، مجموعه تمایلات نسبتاً پایدار در طول زمان که منجر به بروز رفتارها، افکار، الگوهای فکری میشود است. روانشناسان شخصیت می گویند که این تمایلات یا شخصیت آدم ها است که تاثیر مهمی در رفتاری که از آن ها بروز پیدا میکند دارد.
3. هورمون ها: اتفاقات بیولوژیکی در بدن آدم ها هستند که مهم ترین تأثیر را روی رفتارهای آن ها دارند.
انسان ها دو دسته اند: یکسری آدم هایی که دوست دارند صبح بلند شوند، صبح انرژی آن ها خوب است، صبح حالشان خوب است، صبح تمرکز دارند و بعدازظهر انرژی شان گرفته می شود، و حالشان کمکم به سمت خواب و خمودگی می رود و حدود ساعت 9 و 10 شب حسابی خسته هستند و تمرکزی برای انجام کارها ندارند.
دسته دیگر از آدم ها هستند که هورمون های سرحالی و صبح شان با تأخیر ترشح می شود. صبح سرحال نیستند، تمرکز ندارند بعدازظهر یا حتی شاید شب در اوج تمرکز و انرژی و خوشحالی خودشان هستند. شناختن هورمون ها و واکنش های شیمیایی که در بدن یک آدم اتفاق می افتد بخش مهمی از خودشناسی برای مدیر است و مدیر برای اینکه بتواند روی دیگران تاثیر بگذارد و دیگران را مدیریت کند باید هورمون ها را بشناسد.
1 . هورمون های دسته S (Sad): ما را عصبانی و هیجانی می کنند. 14 نوع هستند و مسبب هیجاناتی مثل غم و خشم می باشند.
2. هورمون های دسته N ( Neutral): به ظاهر تاثیر احساسی روی ما ندارند. 40 نوع هستند و ما آن ها را احساس نمی کنیم.
3. هورمونهای دسته H (Happy): ما را خوشحال میکنند. 4 نوع هستند و باعث شادابی ما می شوند.
بیشتر بخوانید: نقش هورمون ها در مدیریت منابع انسانی
اندورفین، دوپامین، سروتونین و اکسی توسین چهار هورمونی هستند که به هورمون های خوشحالی معروف اند و هر حال خوبی که یک انسان در زندگی دارد لاجرم تحت تاثیر ترشح یک یا چند تا از این هورمون ها با همدیگر است.
1. اندورفین: به عنوان هورمون ورزش و فعالیت معروف است. ترکیبات شیمیایی اندورفین هیچ تفاوتی با مورفین ندارد. یعنی به صورت طبیعی و بدون نیاز به مواد مخدر می توانید مخدر طبیعی خالص بدون هیچ مشکلی داشته باشید. بدن بر اثر فعالیت شدید بدنی به ویژه وقتی که عروق به حرکت می افتند، ضربان قلب سریع می زندف شما عرق می کنید و زمانی که عضلات و ماهیچه ها شروع به حرکت می کنند برای تسکین درد ناشی از عضلات و حرکت ماهیچه ها هورمونی ترشح می کند که بتواند این درد را تسکین دهد. پس می توانید با اضافه کردن فعالیت بدنی روزانه به زندگی شخصی و کاری خود باعث شوید که نوعی مخدر که فوقالعاده در احوالتان تاثیر مثبت دارد در بدنتان ترشح شود.
جنبشی به نام جنبش استنداپ میتینگ و واکینگ میتینگ در دنیا راه افتاده است. به جای این که آدم ها در جلسات کاری بنشینند و صحبت کنند، جلسات کاری را ایستاده یا به صورت پیاده روی برگزار می کنند، صدا را ضبط کرده و بعداً متن صحبتها را پیاده میکنند. یکی از دلایل خیلی مهم آن این است که پیاده روی یا ایستادن نسبت به نشستن اندورفین بیشتری در بدن ترشح می کند. دلیل این که بعضی ها حالشان خوب نیست، اندورفین است. مطالعات نشان می دهد که اندورفین در کنار ترشح شدن در بدن باعث بهبود حافظه می شود. در هر شرایطی یک مدیر باید هم به فکر ترشح شدن اندورفین در بدن خودش باشد هم به فکر ترشح شدن اندورفین در بدن کسانی که دارند برایش کار میکنند.
2. دوپامینین: هورمون لذت های دنیایی است و در کنار آن هورمون بدست آوردن چیزی یا نائل شدن یا انجام دادن کاری است. اندورفین معمولا ۱۲ ساعت در بدن بیشتر نمی ماند اما دوپامین 6 ساعت بیشتر در بدن نمی ماند و از اندورفین عمرش کوتاه تر است. از غذای خوشمزه خوردن، آب خوردن، استراحت کردن، سفر رفتن، سیگارکشیدن، خرید کردن و انجام دادن کاری به موفقیت دست پیدا کردن، شما احساس کنید که نفر اول شدید، دوپامین ترشح می شود . دوپامین به طور کلی هورمون دسترسی هم محسوب می شود.
بعضی از مدیران برای اینکه در شرایط سخت مدیریت کنند که دوپامین در بدن خودشان و کارکنانشان ترشح شود، هدفگذاری میکنند. مطالعات نشان می دهد هدف در زندگی مهم است. به خاطر اینکه ریز به هدف رسیدن باعث ترشح دائم دوپامین می شود و دوپامین امید به ادامه به آدم می دهد و حال آدم را خوب می کند. مدیران با هدف گذاری و تکه تکه کردن اهداف به هدف های کوچکتر و کنترل کردن دامنه ی هدف ها به صورت چک لیست، می توانند ترشح شدن دوپامین را مدیریت کنند.
3. سروتونین: به آن هورمون رهبری هم می گویند. برخلاف آندورفین که ۱۲ ساعت و دوپامین که ۶ ساعت در بدن می ماند، سرتونین بیش از ۷۲ ساعت در بدن می ماند. بنابراین لذت پایداری است. بر خلاف اندورفین و دوپامین، اگر شما تنها باشید نمیتوانید سروتونین ترشح کنید. سروتونین یک هورمون یک طرفه است یک نفر به شما سروتونین میدهد و شما سروتونین دریافت می کنید و اگر جماعتی در کار نباشد سرتونین در کار نیست. مطالعات نشان می دهد آدم هایی که کمتر خانواده دارند، کمتر در جمع هستند، عمرشان کمتر است به دلیل اینکه سروتونین هورمون سلامتی هم به حساب می آید، سیستم ایمنی بدن را قوی می کند و داروی ضد افسردگی است.
اگر از دیگران تعریف کنیم، تلاش های آنها را قدردانی کنیم، به آنها احترام بگذاریم و آنها باور کنند که ما داریم این کار را انجام میدهیم در بدنشان سروتونین ترشح می شود. بنابراین بخش مهم ماجرای سروتونین این است که من باور کنم که واقعاً این کار را انجام می دهید. اگر دیگران من را تشویق کنند، من را ببینند، قدر زحمات من را بدانند در بدنم سروتونین ترشح می شود. هورمونی پایدار با لذتی ماندگار که باعث زنده ماندن آدم ها می شود. استفاده کردن زیاد و بی مورد از کلمات تشکر و محبت آمیز می تواند استراتژی غیر موفقی باشد برای انگیزه دادن و سروتونین دادن به دیگران. اما یک پدر، یک مادر، یک همسر، یک مدیر، یک رهبر در یک سازمان حتماً باید بفهمد که پرسنل این سازمان نیاز به احترام، نیاز به دیده شدن دارند.
4. اکسی توسین: به هورمون عشق، هورمون محبت، هورمون اعتماد، هورمون کمک کردن، هورمون سخاوت، هورمون دوستی، هورمون تیم، معروف است.
اشتراک این هورمون با سروتونین این یک هورمون اجتماعی است و اگر باز هم دیگرانی در کار نباشند اکسی توسین ترشح نمی شود. اشتراک دیگر آن با سروتونین این است که بسیار پایدار و بیش از ۷۲ ساعت در بدن می ماند. اما تفاوت آن با سروتونین این است که اکسی توسین دو طرفه است، یعنی اگر من اکسی توسین بدهم حتما اکسی توسین می گیرم. کسانی که دوست صمیمی و معاشرت های اجتماعی معنادار و عمیقی دارند اکسی توسین در بدنشان ترشح می شود و احساس می کنند دیگران حقیقتاً دوستشان دارند، به آن ها محبت و اعتماد دارند. اکسی توسین هورمون لمس کردن، هورمون دست دادن، هورمون سخاوت به خرج دادن است. موضوعی که در سازمان در مورد اکسی توسین وجود دارد این است که زمانی که اعتماد وجود نداشته باشد اکسی توسین در کار نیست، بنابراین سازمان های خوب که مانند یک خانواده اعتماد به نفس بینشان برقرار است.
مهم ترین سرمایه ای که یک تیم یا یک مدیر دارد این است که بتواند در بدن دیگران اکسی توسین ترشح کند که حالشان خوب باشد و شما با غیبت کردن پشت دیگر کارکنان سازمان جلوی بقیه به آنها نشان می دهید که این اکسی توسین وجود ندارد.
نکته: کورتیزول مسدود کننده این هورمون هاست. یعنی گیرنده های هورمون های خوشحالی را مسدود می کند و مادامی که کورتیزول در بدن ترشح شده هیچ کدام از این خوشحالی ها را نخواهید داشت و جذب نمی شوند. کورتیزول بر اثر عدم اعتماد، توهین، تحقیر، این که یک رهبر صداقت و تمامیت ندارد و دروغ می گوید، در بدن آدم ها ترشح می شود.
حرف آخر در این آموزش
شناخت هورمون ها بسیار مهم است، اگر بخواهیم انسان ها را مدیریت کنیم و روی خود و دیگران تاثیر بگذاریم حتما باید مکانیزم های اصلی بیولوژیک بدنشان را بشناسیم.
بیشتر بخوانید: بایوریتمولوژی