حوزه های پیش بینی
حرف اول در این آموزش
پیش بینی، مربوط به آینده است و در زندگی آدمها ساری و جاری میباشد. هم در مسائل شخصی، هم در مسائل خانوادگی، هم در مسائل شرکتها، و هم در مسائل حوزه کشور و چشم انداز دنیا.
در حوزه مباحث شرکتی، بودجه بندی، بودجه ریزی و تصمیمات آینده یک شرکت را به عنوان یک پیش بینی در نظر بگیریم.
در حوزه شخصی، پیش بینی های اقتصاد، مسائل خانواده، جهت گیری های خانواده و سیاست گذاری های حوزه خانواده را می توانیم در حوزه پیش بینی قرار بدهیم.
در مسائل کشوری و در مسائل جهان، پیش بینی رنگ دیگری به خودش می گیرد تحت عنوان آینده نگری اما متدها متفاوت و کلان تر می شوند.
پیش بینی (Forecast) در شرکتها بسیار مورد توجه است به دلیل اینکه تمامی استراتژی ها، هدف گذاری ها، بودجه ریزی ها و سیستم مدیریت مبتنی بر این است که ابهامات و مولفه های دارای نوسان آینده را چه طور می توانیم تا یک حد معین روشن کنیم و مسیر درست را از بین مسیرهای بسیار متفاوت انتخاب کنیم.
برای حوزه پیش بینی، پیشگویی و یا آینده نگری به علوم متفاوتی به خصوص در حوزه مالی باید دسترسی داشته باشیم و به این ابزارها مسلح باشیم. یکی از ابزارهای بسیار مهم این است که با حوزه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد آشنایی و قرابت داشته باشیم. با حوزه آمار و ریاضیات و نوسانات آشنایی های اولیه ای داشته باشیم تا بتوانیم از ادبیات درست و متغنی برای روشن کردن مؤلفه های دارای نوسان و مبهم استفاده کنیم.
به لحاظ آماری در حوزه ای به نام آمار استنباطی ما برای این که بتوانیم یک نمونه را به جامعه تعمیم بدهیم، نیاز به ابزارهایی داریم که مشخصات و ویژگی های نمونه ای که در دسترس است را برای جامعه ای که در خصوصش ابهام داریم استفاده کنیم.
1. ابزار تعمیم روند گذشته به آینده :
دو بعد دارد: آ) پیش بینی ب) پیشگویی
تفاوت اساسی میان پیش بینی و پیش گویی این است که در پیش بینی داده و اطلاعات عددی و کمی داریم و مبتنی بر آن می گوییم که در گذشته این اتفاقات عددی افتاده، بنابراین در آینده هم می توانیم با یک عدد تقریبی از خطا پیش بینی و شیب و روند را پیدا کنیم اما در پیشگویی استفاده از داده های کیفی را داریم که اصطلاحاً به آن استفاده از نظر خبرگان می گویند.
2. تخمین: در تخمین شما به اعداد گذشته را نیم نگاهی دارید اما بر اساس آن بازه ای برای آینده را می خواهید پیش بینی کنید.
بیشتر بخوانید: منابع تامین مالی و تحلیل آنها
هرگاه راجع به بازارهای مالی صحبت می شود ذهن ما به سمت بازارهای واقعی و فیزیکی و یا اقتصادی که با آن سروکار داریم میرود. پیش بینی بازارهای مالی، همین بازارهای ملموس است و ما آنها را می بینیم و جالب این است که همواره وقتی اتفاق یا شوکی در این بازارها می افتد بعد از آن افرادی هستند که از جمله دیدید گفتم استفاده میکنند و افرادی هستند که می گویند با این وضعیت در این مملکت پیش بینی نمی توانیم بکنیم. این دو دسته افراد کسانی هستند که یا بر اعداد گذشته تاکید داشتند یا خود را فردی خبره و صاحب سبک و اینکه اشراف و آگاهی کامل به تمامی مؤلفه های اثرگذار میدانستند هستند. این دو گروه اگر با همدیگر تلاقی داشته باشند و یک تأمل کنند شاید نتیجه بهتری بگیرند برای اینکه پیش بینی نوسان های بازارهای مختلف را با همدیگر در نظر بگیرند.
1. تحلیل تکنیکال: براساس اعداد گذشته است و برخی معتقدند که در دل اعداد تمامی تحلیل ها و صورت های مالی وجود دارد
2. تحلیل فاندامنتال: افرادی که تحلیل بنیادین می کنند اعتقادی به نوسانات قیمت ها ندارند. مؤلفه های کلان اقتصادی را در نظر می گیرند و مبتنی بر این هستند که ما می توانیم از صورت های مالی و مؤلفه های کلان اقتصادی که بر شرکت وارد می شود اطلاعات خوبی بگیریم و تحلیل درست تری بکنیم از آینده قیمت سهام یک شرکت.
هر دوی این تحلیل ها در مقاطعی بسیارکاربردی هستند و در مقاطعی می توانند دچار اشکال بشوند.
سیکل اقتصادی به معنای اتفاقات فراز و فرود یا صعود و نزول و یا رونق و رکود هر یک از بازارهاست.
حرف آخر در این آموزش
برای پیش بینی، نیاز به اطلاعات اقتصادی، اطلاعات آکادمیک، تئوری ها، اطلاعات پایه ای از آمار و اطلاعات خبرگی در هر صنعت و در هر بازار، نیاز است تا بتوانیم اطلاعات خودمان را هر چه بیشتر و هر چه با دقت تر ارائه دهیم.
بیشتر بخوانید: ضرورت آگاهی مدیران عامل از مباحث مالی