سرفصل های نوشتار
فناوری
سه نیروی اصلی پیشران در مورد فناوریهای نوین
پنج فراروند
حرف اول در این آموزش
رویکرد ما به فناوری متفاوت است، برخی فناوری را تنها یک تهدید میدانند، برخی نگاه مکانیکی به فناوری دارند، برخی بحث تهدید را جدیتر تعریف میکنند و میگویند فناوریهای جدید سایه بر زندگی ما انداخته و روال زندگی ما را دستخوش آسیب میکند. تمامی این دیدگاه ها قابل بررسی می باشند.
فناوری
فناوری واقعیتی است که نمیشود آن را نادیده گرفت. فناوریهای نوین خودشان را به ما تحمیل میکنند اما گریزی از پذیرفتن آن ها نداریم و باید آن ها را بپذیریم اما نقشی که ما برای فناوری قائلیم این است که باید همواره فناوری را از بالا نگاه کنیم تا بتوانیم آن را مدیریت کنیم. برخوردی که ما میتوانیم با فناوری داشته باشیم این است که در مورد فناوری به عنوان یک کنشگر رفتار کنیم.
کنشگر، یعنی قبل از این که یک فناوری به عنوان یک پارادایم حاکم بیاید و خودش را تحمیل کند ما بتوانیم آن را تعریف کنیم و نحوه بهرهبرداری از آن را تدوین کنیم. اما به عنوان یک کشور جهان سوم و در حال توسعه رویه ما در مورد فناوریها این است که یا واکنشی در لحظه هستیم و یا کلاً واکنشی عمل میکنیم.واکنشی در لحظه، یعنی این که تصمیم میگیریم در زمانی که این فناوری ارائه میشود چگونه از آن بهره برداری کنیم.واکنشی، به معنای عام به این معناست که ما حتی این قابلیت را نداریم که در زمان خودش از این فناوری بهره کافی ببریم.
سه نیروی اصلی پیشران در مورد فناوریهای نوین
1. اسقبال مردم: اسقبال مردم باعث میشود که ما به یک فناوری روی بیاوریم. مطالعات و پژوهشها نشان میدهد که در ایران به هر فناوری نوینی روی خوش نشان داده میشود و برای پول خرج میشود و افراد سعی میکنند که آن را به دست بیاورند. ولو این که در ارزیابیهای اولیه هر فناوری که در حال استفاده هستند و نیازشان رابرطرف می کند بدون توجه به این موضوع به فناوری جدید روی میآورند و افتخارشان این است که از آخرین تکنولوژی استفاده میکنند.
2. حکومتها: آیا برخورد حکومتها این اجازه را میدهد که جامعه از فناوری بهره مند شود؟ آیا در پروژههای رایج، از فناوریهای جدید استفاده میشود یا خیر؟
3. استمرار فناوری: پارادایمی که خود فناوری ارائه میدهد به این معنا که آیا فناوری ادامه دار خواهد بود یا یک حالت گسست را ایجاد خواهد کرد؟
دورهای که آغاز شده از 1990 تا 2035 یا شاید تا 2040 هست. دورهای است که ما با انقلابی روبهرو شدیم که اسمش را انقلاب دیجیتال گذاشتیم. جامعهای که امروز در آن زندگی میکنیم جامعه شبکهای است. در جامعه شبکهای همه عوامل تنها جایگاه نقش آفرینی شان شبکه است.بنابراین زیست بوم دوم انسان به عنوان فضای مجازی در یک زیر ساخت شبکهای قابل تعریف است.
ما با یک انقلاب تمدنی روبهرو هستیم. این انقلاب تمدنی خودش را به صورتهای مختلف نشان میدهد و نقطه اوج آن 4 یا 5 سال دیگر است.
انقلاب تمدنی، یعنی عادتهایی که در زندگی داریم، دانشهایی که مربوط به گذشته است و تمام نظریهها در تمامی علوم، رفته رفته باید خودشان را با رنگ و بوی فضای دوم، زیستبوم جدید یا اصطلاحاً فضای مجازی تطبیق دهند. برخی اسم این فضای جدید را انقلاب صنعتی چهارم می گذارند. یعنی معتقدند که ما شاهد بروز یک انقلاب صنعتی جدید هستیم. این موضوع بیشتر در ادبیاتی که آمریکا مطرح می کند و اروپا دنبال می کند، مطرح است.بیشتر همه جوامع آیندهای را متصور هستند که با آنچه که در گذشته به دست آمده میتواند پیوست بسیار قوی نداشته باشد.
پنج فراروند
این پنج فراروند که تغییر دهنده زمینه کسب و کار دیجیتال هستند عبارتند از: شبکه، پردازش، هوش مصنوعی، بازسازی محیط در فضای مجازی و شبیهسازی پنج حس انسان در فضای مجازی.
1. شبکه: جامعه شبکه ای یعنی باید برای همهی نقش آفرینان و بازیگران در شبکه آدرس منحصر به فردی اختصاص دهیم. اصولاً اگر که نتوانیم این کار را بکنیم شبکهای ساخته نمیشود. یکی از موارد بسیار اساسی در ایجاد شبکه، اختصاص IP انحصاری به هر یک از بازیگران در شبکه است. بنابراین یکی از ارکان مهم ایجاد یک زیستبوم جدید شبکهای برای همه اشیا، حیوانات، گیاهان و انسانها فراهم شده و باید این زیرساخت همان گونه که الان در بسیاری از سازمانها و اپراتورها فراهم شده در همه جا فراهم بشود. تا سال 1400 شاهد نسل پنجم موبایل، اینترنت بالونی، اینترنت ماهوارهای، اینترنت اشیا، تکامل به وب 3 و آغاز وب 4 خواهیم بود و پس از آن رایانش ابری، توسعه شبکه جهانی و اتصال همه اشیا به شبکه را شاهد خواهیم بود.
2. پردازش: این فراروند که قدرت پردازش است میخواهد آینده را برای ما بسازد. امروزه گوشیهای همراه شما میلیونها برابر قدرت پردازششان از کامپیوترهای اولیه بیشتر است. از سال 2011 شاهد ارائه کامپیوترهای کوآنتومی هستیم. کامپیوترهای کوآنتومی دارای قدرت میلیون ها برابر نسبت به کامپیوترهای کلاسیک هستند.
3. هوش مصنوعی: هوش مصنوعی پروژهای است که پروژه ماکروسافت آدام، فیس بوک، IBM و بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی آن را دنبال می کنند. هدف این است که مغز انسان را شبیهسازی کنند. هوش مصنوعی به قدری تجاری و ارزان قیمت خواهد شد که با تمام اشیائی که به عنوان کالا و حتی محصول در آینده نزدیک سروکار داریم دارای دو ویژگی خواهند بود: آ) دارای هوش مصنوعی. ب) دارای قدرت بازیگری در شبکه.
4. شبیهسازی محیط: امروز تمامی آثار باستانی در دنیا در حال شبیهسازی شدن هستند. موزهی لوور با تمام جزئیاتش شبیهسازی میشود. تمام جاهایی که شما برای رفتن آرزو داشتید برایتان دسترسپذیر میشود و امکانات بسیار زیادی در اختیار شما قرار میگیرد. در آیندة نزدیک ما از Web ای استفاده میکنیم که سه بعدی است. یعنی سایتهای سه بعدی میسازیم. پس زیستبوم دوم چیزی شبیه به زیستبوم اول خواهد بود با این تفاوت که در این زیستبوم جدید مکان و زمان دو بعدی هستند که دیگر محدودیت ایجاد نمیکنند( شما در هر مکان و زمانی که بخواهید حاضر میشوید).
5. شبیهسازی پنج حس انسان در فضای مجازی: رادیکال ترین فراروند که کل تحولات اساسی در زیست بوم آینده خواهد بود، فراروند شبیهسازی حواس پنجگانة انسان است یعنی بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و حس لامسه.
حرف آخر در این آموزش
فرمانده تمام بدن فعلی ما، مغز است. اما بشر به دنبال این است که در محیطی که با کمک جامعه ی شبکهی عصبی، قدرت پردازش، شبیهسازی محیط، هوش مصنوعی میسازد، یک جانشین انسان در آن جا بگذارد که این جانشین بتواند با فرماندهی مغز این بدن معمولی ما، زندگی کند.
آینده کسب و کارها در فضای مجازی
نقشه برداری از استراتژی نوآوری دیجیتال ابزاری برای نوآوری با کیفیت بالاتر
مدیریت IT در بازآفرینی کسب و کارها
کدام کسب و کارها در عصر دیجیتال زنده می مانند؟
سرنوشت برندها در گذرگاهی به نام شبکه های اجتماعی